
الهی
نزدیک تر از ما به ما
و مهربانتر از ما به ما.گرفتار آن دردم که تو دوای آنی. تو آنی که خود گفتی و چنان که خود گفتی آنی.
الهی
عاجز و سرگردانم.نه آنچه دانم دارم و نه آنچه دارم دانم.چون توانستم ندانستم و چون دانستم نتوانستم.من کی ام که تو را خواهم چون از قیمت خویش آگاهم.
الهی
به حرمت آن نام که تو خوانی و به حرمت آن صفت که تو چنانی دریاب مرا که میتوانی.
الهی
بنده را از سه آفت نگه دار:از وسوسه های شیطانی.از هوای نفسانی و از غرور و نادانی.
این مناجات از خواجه عبدالله انصاری هست.آخر کتاب ادبیاتم بود دلم نیومد که ننویسم آخه بار معناییش خیلی زیاده و من که خیلی خوشم اومد
|